پشت صحنه





باور کن تکرار نمیشود!

شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۶، ۰۴:۲۲ ب.ظ
چشم هایم را باز کردم 
صبح امروز مثل همه صبح ها نبود برایم
باز چشم هایم را بستم 
دوست داشتم با ذهن خام  اول صبح فکر کنم :

" آیا دنیا بدون من دلش تنگ میشود؟
 حتی آب از آب تکان میخورد؟
  آیا...  
                                        
  ناگهان حسی ته قلبم را فشرد ...
 این تکرار همان حسی ست که شب قبل هم تجربه کردم!
 گویی جیزی از درون صدایم زد :

 لطیفه! چرا انقدر غریبانه به خوشبختی مینگری ؟
  باور کن تکه های تلخ دردهای حقیقی از زندگیت دود شده است.
  باور کن تکرار نمیشود...!

  


موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۶/۱۲/۱۹
لطیفه ریحانی

نظرات  (۷)

سلام :)

ان شاءالله باورهای تلخ تکرار نمیشود .


پاسخ:
درود
مرسی انشاله برا هیچ کس اتفاق تلخی تکرار نشه
امیدوارم تلخی و غم همیشه ازتون دور باشه
پاسخ:
مرسی دوست مهربونم
امیدوارم تکرار نشود...
اما
اگر سنگ بر سر راه رود نباشه ،صدای آب دلنشین نیست...
پاسخ:
بهار عزیزم
تمثیل بسیار زیبایی بود 
موافقم 
امیدوارم حال دلت همیشه خوب باشه
۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۵۸ علی ابن الرضا
مطمئن باش چشمهای زیادی هر روز به امید دیدن تو باز میشن ...یقین داشته باش که خیلیا به تو وابسته هستن
به خاطر اونا با امید چشمان رو باز کن..
زندگیت پر از ارامش و لبخند:)
پاسخ:
درود بر شما 
رله
زندگی همین امروزه
همین حالا و همین دقیقه
تا فرصت هست باید لذت برد
مرسی دوست عزیز همچنین

ببینید خانم نویسنده "بهار بانو" چه پاسخی دادن !! :)
احسنت
پاسخ:
ایشون عزیزن 
مثل شما
بسیار زیبا گفتن
شب خوش بانوی وکیل :)
پاسخ:
شب شمام خوش جناب  قدح
دوست عزیزم
تلخی و غم و شادی  همیشه باهم گاهی تو اوج سختی یه اتفاق خوب میتونه روح به زندگی برگردونه ...
نباید سخت بگیریم ّّّ ... اگه یخی نباشه طعم شیرینی مشخص نمی شود 
پاسخ:
درود بر  شما 
مرسی از حضورت 
بله باید بعد هر سختی یه آرامشی باشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی