پشت صحنه





۲۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

کاش بدونی

برای اینکه تو رو تو وجودم 

زنده نگهدارم

چه چیزایی رو کشتم...


Seni içimde 

yaşatmak için 

neleri öldürdüm bir bilsen


پ.ن :به شخصه برای زنده نگه داشتن حسی مثل عشق در زندگیم 

 پا روی خیلی از حس های دیگم گذاشتم ‌‌‌...

 نمیدونم کار درستی بود یا نه اینو آینده بهم میگه...


۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۰۰
لطیفه ریحانی

گاهى گم مى کنى

حالت را

پیش کسى که هر چه مى گردى

نمى بینیش...


پ.ن:....آخرین جمعه ۹۶،مادرم از سفر برگشت،و نمیدونم چی شد که حرفش اومد وسط صحبت مون ،عجیب دلم براش تنگ شد!!!

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۶ ، ۱۲:۵۹
لطیفه ریحانی

مردم ترجیح می دهند دروغی را 

بپذیرند که باورهای قبلی آنها را تایید کند تا واقعیتی که امنیت ذهنی را از آنها بگیرد. 


استیون هاوکینگ 

پ.ن: صبح امروز از شنیدن خبر فوتش واقعا متاثر شدم...‌



۱۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۶ ، ۰۲:۴۹
لطیفه ریحانی
جای لبخندم درد میکند
انگار کسی با زبانش به خنده ام کوبید 
آستانه ی تحملم رو به انزواست
و نشانه اش را امروز در اشک هایم یافتم
کودک درونم از خشم میلرزید و شاید از ترس,نمیدانم!
اما چشم هایم گواه میدهد که به دوراهی رسیدم....


پ.ن: هرچی که تو مغزم بود و به زبون آوردم و البته فکر میکنم باز هم برای وصف حالم کم بود...
 دوست نداشتم به این دوراهی برسم 

بی زبط نوشت:راستی چهارشنبه سوری تون مبارک!مراقب خودتون هم باشید !جای منم خالی کنید
۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۰۹
لطیفه ریحانی

Sana güveniyorum

Seni seviyorum demekten 

daha önemli bu....

🇹🇷🇹🇷🇹🇷


به تو "اعتماد می کنم"

این مهمتر و با ارزشتر از گفتن "دوستت دارم" هست...



۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۰۰
لطیفه ریحانی

چقدر گفتم حالِ همه‌ی ما خوب است و باز 

تو حتی باورت نشد! 

خُب راستش را بخواهی 

آن روز باد می‌آمد 

من هم دروغ گفته بودم به آسمان 

یعنی گفته بودم خوبیم، حالمان خوب است، 

- اما تو عاقل‌تر از آنی که باورت شود!


سیدعلی صالحی

آخرین عاشقانه‌های ری‌را


۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۵۴
لطیفه ریحانی
با خیلی ها میتوان شاد شد و خندید
خیلی ها می آیند و سعی میکنند جذبمان کنند 
و محبت را نثار لحظه هایمان میکنند
اما در این میان...
فقط یک نفر هست که میتواند آراممان کند
من فکر میکنم رابطه با او را با خیال راحت میتوانیم عشق بنامیم

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۴۵
لطیفه ریحانی
چشم هایم را باز کردم 
صبح امروز مثل همه صبح ها نبود برایم
باز چشم هایم را بستم 
دوست داشتم با ذهن خام  اول صبح فکر کنم :

" آیا دنیا بدون من دلش تنگ میشود؟
 حتی آب از آب تکان میخورد؟
  آیا...  
                                        
  ناگهان حسی ته قلبم را فشرد ...
 این تکرار همان حسی ست که شب قبل هم تجربه کردم!
 گویی جیزی از درون صدایم زد :

 لطیفه! چرا انقدر غریبانه به خوشبختی مینگری ؟
  باور کن تکه های تلخ دردهای حقیقی از زندگیت دود شده است.
  باور کن تکرار نمیشود...!

  


۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۲۲
لطیفه ریحانی
تیک تاک تیک تاک تیک...
کاش میشد اون لحظه رو متوقف کنم 
وقتی دستاش رو صورتم بود 
وقتی بهم یادآوری میکرد که نگران هیچی نباشم ،همه چی درست میشه
وقتی منو بوسید و بهم قول خوشبختی و داد
ثانیه ها دنبال هم میدون و من نمیتونم مانع شون بشم
ذهنم جای خالی کمی داره 
پس سعی میکنم از این به بعد  پرش کنم از این لحظه های ناب...
این دقیقه ها برای هیچ کس صبر نمیکنن 
پس ما هم‌ منتظر فردا و دفعه ی بعدی نباشیم.‌..
قرار هم‌ نیست لحظه ای تکرار شه!یادمون نره!

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۰۳
لطیفه ریحانی
نگاه مادرم
لبخندش...
خندیدنش...
و دیگر از نوازشش نگویم
به راستی تمام قرص های آرام بخش را بی اعتبار میکند

روز زن و مادر مبارک 
قدرشونو بدونید و براشون هر لحظه آرزوی سلامتی کنید 
از اینکه هنوز صدای خنده ش تو خونه میپیچه خدارو شکر کنید

۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۰۹
لطیفه ریحانی