پشت صحنه





۳ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است

امروز روبه رو آینه که  ایستادم 

به خودم گفتم :

به به ببین چی شد!

 موهای سفیدم لا به لای موهای خرمایی م چه برقی میزد

قبلا دیده نمیشدن اما الان دیگه گم نمیشن 

به تعداد حرف هایی که هرگز زده نشد

به تعداد شبایی که فقط خدا میدونه چقدر دیر صبح شد

به تمام دفعاتی که بغض  کرده بودم اما به خودم گفتم الان وقتش نیست 

....آره خودم خوب میدونم کی تعدادش انقدر زیاد شد!

این موهای سفید شده شناسنامه گذشته م تا به الآن...

یادآور خاطره های ریز و درشتیه...



۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۷ ، ۰۱:۵۴
لطیفه ریحانی

محبوبم !

زندگی مجموعه روزهاییست که عاشقیم


پ.ن: بچه ها سلام خیلی خیلی دلم‌براتون تنگ شد اما واقعا سرم‌شلوغه تغییرات بزرگی داره تو زندگیم رخ میده .....دعا کنید از پس همه موانع بربیام 

مرسییی



۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۷ ، ۱۴:۵۲
لطیفه ریحانی


امشب شب خاصی  بود

راستش انقدر حس های عجیب غریب دارم که دلم نیومد ننویسم

دل کندن از دنیای مجردی ، آشنا شدن با آدمای جدید ،یک تصمیم برای یک عمر ،

یه‌ بله و مقابله با هزاران نه و موانعی که زندگی جلوم میذاره...


از قبل هم فکرشو میکردم‌ که با اراده خودم وارد این درگیری ها شم باید خیلی سخت و کمی دیوونه باشم...

اما من به خودم قبل از همه قول دادم که خوشبخت باشم 

از خدا میخوام کمکم کنه و بتونم‌از پس همه مانع ها بربیام 

امیدوارم اول همه و بعد من خوشبخت شم 

البته شایان ذکر باشه که ما از آخر اومدیم به اول 😂

یعنی تمام‌ تدارکات عروسی و عقد و لباس و....آماده کردیم رزرو کردیم

رسیدیم‌ به خونه اول که خواستگاریه و امشب بود 

شبی پر از استرس و راحت میگم که اصلا خوش نگذشت 

چون برای آدمی مثل من تحمل اینکه ساکت بشینه و بقیه ب اش تصمیم بگیرن و حرف بزنه رسما فاجعه ست...😂

اما تونستم خودمو کنترل کنم و تموم‌شد و رفت 

امیدوارم از این به بعد همه چی راحت و بی دغدغه باشه


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۷ ، ۱۴:۵۰
لطیفه ریحانی